
چرا اقتصاد خرد بیاموزیم؟
در این دوره چه مواردی آموزش داده می شود؟
دوره جامع اقتصاد خرد شامل:
- دوره اقتصاد خرد (۱): ۱۷ ساعت ویدئوی آموزشی
- دوره اقتصاد خرد (۲): ۱۵ ساعت ویدئوی آموزشی
- دوره اقتصاد خرد (۳): ۱۵ ساعت ویدئوی آموزشی
- دوره اقتصاد خرد (۴): ۱۵ ساعت ویدئوی آموزشی
- دوره اقتصاد خرد (۵): ۱۵ ساعت ویدئوی آموزشی
این دوره متشکل از ۶ دوره آموزشی است که در یک مجموعه ارائه می شود. تا کنون ۴ دوره برگزار شده و دوره پنجم به زودی برگزار خواهد شد.
آشنایی با مدرس دوره:
او علاوه بر تحصیلات آکادمیک و تدریس در بهترین دانشگاه های کسب و کار بین المللی به صورت عملی و موثر نیز در بالاترین سطوح در مراکز مالی جهانی حضور داشته است.
همچنین مدیر یکی از بزرگترین بانک های دنیا بوده اند.
دکتر سعدوندی، به عنوان منتقد جدی شرایط اقتصادی کنونی تنها راه نجات مردم از این شرایط بحران اقتصادی را خود مردم میداند.
او اعتقاد دارد فقط با افزایش دانش عمومی می شود به مردم کمک کرد. آن هم دانش به روز و واقعی.
دکتر سعدوندی به مردم امید دارند. معتقدند اگر دانش به روز و واقعی به مردم عزیز ایران عرضه شود آنگاه مردم توانمند میشوند و میتوانند خود را از مشکلات اقتصادی نجات دهند و در مسیر رشد اقتصادی قرار گیرند.
سرفصل های دوره:
- ده اصل اقتصـاد
- تفکر مانند یک اقتصاددان
- وابستگی متقابل و دستاوردهای تجارت
- مدل های اقتصادی: مبادلات و تجارت
- کشش و کاربرد آن
- منحنی لافر
- سیاست های تعرفهای
- منحنی های بی تفاوتی
- رقابت انحصاری
- بازار عوامل تولید
- نیروهای بازار عرضه و تقاضا
- عرضه، تقاضا و سیاست های دولت
- مازاد مصرف کننده و تولید کننده
- کنترل قیمت ها و سهمیه ها: مداخله در بازارها
- مزیت نسبی در تجارت خارجی
- تحلیل اقتصادی بازار کلیه
- حداکثر سازی سود
- انحصار و انحصار چند جانبه
- دستمزدها و تبعیض قیمتی
- بروندادها (آثار خارجی)
اقتصاد خرد چیست؟
تعریف اقتصاد خرد به زبان ساده چیست؟
طبق لغتنامه اصطلاحات تجاری فایننشال تایمز، اقتصاد خرد عبارت است از: «مطالعۀ روندهای عناصر مختلف تشکیلدهنده اقتصاد مانند شرکتها، بنگاهها، مصرفکنندگان و غیره»
اقتصاد خرد یا Microeconomics شاخهای از علم اقتصاد است که به مطالعۀ پیامدهای انگیزهها و تصمیمگیریها در اقتصاد و شیوۀ تخصیص منابع محدود خانوارها و بنگاهها میپردازد. معمولاً در بازارهایی که کالاها یا خدمات خرید و فروش میشوند، نظریۀ اقتصاد خرد بهدنبال توضیح این است که آیا نحوۀ تخصیص منابع تعیینشده بر اساس کمبود آنها کارآمد است یا خیر. اقتصاد خرد همچنین به قیمتهای فردی، دستمزدها، قیمت عوامل و… هم مربوط میشود؛ بنابراین، نظریۀ اقتصاد خرد یا نظریۀ قیمت، مطالعۀ بخشهای جداگانه اقتصاد است.
تعریف اقتصاد خرد قبل از انقلاب کینزی
پیش از انقلاب کینز، بدنۀ اقتصاد عمدتاً شامل اقتصاد خرد، اقتصاد کلاسیک و اقتصاد نئوکلاسیک بود که به حوزۀ اقتصاد خرد تعلق داشت.
پاسخ اقتصاد خرد به مسائل اساسی اقتصاد چیست؟
اساسیترین نیروهای اقتصادی یک بنگاه، شکلدهندگان به عرضهوتقاضا برای کالاها یا خدمات تولیدیاش میباشند. حتی تغییرات گستردۀ مدیریتی در کسبوکارهای سراسر جهان بهطورفزایندهای ناشی از تغییر شرایط بازار است. محور تأثیرات اقتصاد خرد بر تصمیمگیری کسبوکار، پاسخ به این سؤالِ دو بخشی است: شرکت باید به چه میزان تولید و برای این میزان هزینه کند؟
هر جامعهای برای تصمیمگیری دربارۀ چگونگی تخصیص منابع کمیاب روش خاص خودش را دارد. برخی به یک ساختار بسیار متمرکز متوسل میشوند. بهعنوانمثال، در طول جنگ سرد بروکراسیهای دولتی در اقتصادهای اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی تخصیص منابع را بهشدت کنترل میکردند. کشورهای دیگر، مانند آمریکای شمالی یا اروپای غربی، از لحاظ تاریخی به سیستم بازار غیرمتمرکز برای تخصیص منابع متکی بودهاند.
هر جامعهای صرفنظر از نظام بازارش باید به این سه سؤال پاسخ دهد:
۱. چه کالاها و خدماتی و به چه مقداری تولید خواهد شد؟
۲. چه کسی کالاها و خدمات را تولید خواهد کرد و چگونه؟
۳. چه کسی کالاها و خدمات را دریافت خواهد کرد؟
تحلیلگر اقتصاد خرد سعی میکند با مطالعۀ رفتار تکتک آحاد اقتصادی به این سؤالات پاسخ دهد.
اقتصاد خرد به ما کمک میکند با پاسخ دادن به سؤالاتی دربارۀ چگونگی رفتار مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، قطعاتی را درک کنیم که بهطور جمعی مدلی از کل اقتصاد را تشکیل میدهند. همچنین تحلیل اقتصاد خرد مبنایی برای بررسی نقش دولت در اقتصاد و آثار اقداماتش فراهم میکند.
از ابزارهای اقتصاد خرد معمولاً برای پرداختن به برخی از مهمترین مسائل در جامعۀ معاصر استفاده میشود: آلودگی، کنترل اجاره، قوانین حداقل دستمزد، تعرفههای واردات، سهمیهبندی، مالیات و یارانه، کوپن غذا، مسکن دولتی، برنامههای کمکآموزشی، برنامههای مراقبتی بهداشتی دولتی، ایمنی محل کار و مقررات شرکتهای خصوصی (اما محدود به اینها نمیشود).
اقتصاد خرد شامل چه مباحثی است؟
اصول اقتصاد خرد را میتوان در تصمیمگیریهای زندگی روزمره مشاهده کرد. بهعنوان نمونه، در زمان اجارۀ یک آپارتمان، اکثر مردم زمان و پول محدودی دارند و نمیتوانند هر خانهای میخواهند بخرند یا اجاره کنند. بنابراین در اقتصاد خرد تصمیمهای حسابشدۀ افراد، در تخصیص منابعِ محدود بهگونهای که به حداکثر رضایت برسند، بررسی میشود.
مباحث اصلی اقتصاد خرد را میتوان در عبارتهای زیر خلاصه کرد:
- چگونه و چرا کالاها و تولیدات مختلف ارزشهای متفاوتی پیدا میکنند؟
- چگونه افراد و کسبوکارها تولید و مبادلۀ کارآمد انجام میدهند و چگونه از آن سود میبرند؟
- چگونه بازیگران اقتصاد میتوانند به بهترین نحو با یکدیگر هماهنگی داشته باشند و همکاری کنند؟
اقتصاد خرد، رفتار افراد را مطالعه میکند. رفتارها و تصمیمهایی که در پاسخ به تغییر انگیزهها، قیمتها، منابع یا روشهای تولید اتخاذ میکنند. به عبارت دیگر به مطالعه و بررسی تصمیمهای اشخاص و شرکتها در تخصیص منابع تولید، چگونگی مبادله و نحوۀ مصرف در یک بازار خاص میپردازد. بازیگران اقتصاد خرد، خریداران و فروشندگان و صاحبان کسبوکار هستند که از پول و نرخ بهره بهعنوان سازوکار قیمتگذاری استفاده میکنند و هماهنگی بین عرضه و تقاضا نتیجۀ رفتار این گروههاست.
اقتصاددانان در اقتصاد خرد، با توجه به منطق و رفتار بازیگران اقتصاد، دست به مدلسازی اقتصادی میزنند، سپس این مدلها را بر اساس مشاهدههای دنیای واقعی آزمون میکنند.
مهمترین اهداف اقتصاد خرد چیست؟
یکی از اهداف اقتصاد خرد تجزیه و تحلیل مکانیسمهای بازار است که قیمتهای نسبی محصولات و خدمات را تعیین میکند. شرایطی را نشان میدهد که بر اساس آن، بازارهای آزاد در نهایت به تخصیص مطلوب منجر میشوند. به بیان سادهتر میتوان گفت، مطالعه دربارۀ چگونگی تصمیمگیری انسانهاست؛ زیرا آگاهیم که پول و زمان ما برای خرید لوازم و انجام همۀ کارها محدود است.
همچنین اقتصاد خرد تجزیه و تحلیل میکند که چگونه و چرا بازارها در تولید نتایج مؤثر و کارآمد شکست میخورند که به آن شکست بازار میگویند.
اقتصاد خرد چه کاربردهایی دارد؟
اقتصاد خرد میتواند در دو حوزۀ اقتصاد اثباتی و اقتصاد هنجاری به کار گرفته شود. اقتصاد خرد اثباتی، جنبۀ اثباتی رفتار اقتصادی را توصیف کرده و توضیح میدهد که اگر شرایط خاص تغییر کند چه انتظاری باید داشت. بهعنوان نمونه اگر یک تولیدکننده، قیمت فروش خودروها را افزایش دهد، مشتریان نسبت به قبل، تمایل کمتری به خرید خواهند داشت. اگر یک معدن بزرگ مس در کشور به عرضۀ محدود محصول دچار شود، قیمت مس زیاد خواهد شد.
اقتصاد خرد اثباتی قادر است به سرمایهگذاران کمک کند تا دریابند وقتی مصرفکنندگان محصولاتشان را کمتر میخرند به چه دلیلی قیمت سهام شرکتشان کاهش مییابد. همچنین توضیح میدهد چرا وقتی حداقل دستمزد افزایش مییابد، احتمالاً شرکت مجبور میشود کارگران کمتری را استخدام کند.
از توضیحات، نتیجهگیریها و پیشبینیهای اقتصاد خرد اثباتی، دولتها، مردم عادی و آحاد اقتصادی برای دستیابی به الگوهای باارزش و سودمند در تولید، تبادل و مصرف استفاده میکنند. پیامدها در این اقتصاد نشان میدهد که هر چیزی چگونه است. برای گسترش این پیامدها نوعی نظریۀ اخلاقی نیاز است که معمولاً بهمعنای نوعی فایدهگرایی است. نظامنامهی فایدهگرایی میگوید، زمانی اعمال درست هستند که مفید بوده یا به نفع اکثریت باشند.
در مقابلِ اقتصاد خرد اثباتی، اقتصاد خرد هنجاری است که دربارۀ روشی که اقتصاد باید کار کند نسخه میپیچد یا امری را تجویز میکند. درکل، باید گفت اقتصاد خرد اثباتی دربارۀ توصیف است و اقتصاد خرد هنجاری دربارۀ چگونه بودن و بهنوعی پیشبینی و برداشتی از آینده است.
اقتصاددان خرد گرایشهای اقتصادی را مطالعه کرده و به این موضوع پی میبرد که چه اتفاقی میافتد هنگامیکه افراد انتخابهای مناسبی انجام میدهند یا زمانی که تغییراتی در عوامل تولید (نیروی کار، زمین، سرمایه و کارآفرینی) ایجاد میشود.
واحدهای انفرادی اقتصادی معمولاً به زیرگروههای اقتصاد خرد تقسیم میشوند که صاحبان مشاغل و فروشندگان و خریداران هستند. اقتصاد خرد بایدهای رخداده در اقتصاد را توضیح نمیدهد؛ بلکه به ما میگوید که در صورت تغییر شرایط خاص باید منتظر چه عواقبی باشیم.
همانطور که گفته شد طبق تئوری اقتصاد خرد مثلاً اگر سازندۀ گوشیهای هوشمند قیمتهایش را افزایش دهد مصرفکنندگان، گوشیهای تلفن همراه آن سازنده را کمتر میخرند. یا اگر کل صنعت نفت عربستان به مدت یک ماه اعتصاب کنند، بهدلیل کاهش چشمگیر عرضۀ جهانی، قیمت نفت بهشدت افزایش مییابد. اگر سرمایهگذار هستید، اقتصاد خرد به شما کمک میکند بدانید چرا ممکن است درصورت کاهش فروش بلیت، قیمت سهام American Airlines کاهش یابد. یااینکه چرا افزایش حداقل دستمزد، رستورانهایی را که دستمزد کمی به کارگرانشان میدهند، مجبور میکند کارگران کمتری را استخدام کرده یا حتی برخی از آنها را بیکار کنند.
چه روشهایی در اقتصاد خرد استفاده میشوند؟
مطالعۀ اقتصاد خرد از نظر تاریخی مبتنی بر نظریۀ تعادل عمومی است. این نظریه را دو اقتصاددان مشهور به نام لئون والراس و آلفرد مارشال معرفی کردهاند. والراس در سال ۱۸۷۴ در کتاب عناصر اقتصاد محض و مارشال در سال ۱۸۹۰ در نظریۀ تعادل جزئی در کتاب اصول اقتصاد نظرات خود را بیان کردهاند. شیوههای مارشال و والراس تحت عنوان کلی اقتصاد خرد نئوکلاسیک قرار میگیرند.
اقتصاد نئوکلاسیک به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان میگوید باتوجهبه محدودیتهای درآمد و منابعِ در دسترس، برای بهحداکثررساندن رفاه اقتصادی خود چگونه انتخابهای منطقیِ متمرکز داشته باشند. اقتصاددانان نئوکلاسیک برای ساخت مدلهای ریاضیِ رفتار اقتصادی، از فرضیات سادهکنندهای برای بازارها استفاده میکنند.
اقتصاددانان با استفاده از اقتصاد خرد بسته به نیاز و رفتارهایی که باید مطالعه کنند، طیف وسیعی از روشهای تحقیقی را به کار میگیرند. در روشهای اقتصاد نئوکلاسیک، تلاش میشود رفتار انسانها با زبان ریاضی نشان داده شود. در این صورت اقتصاددانان میتوانند مدلهای ریاضی از بازارهای فردی را به شکل آزمایشپذیری توسعه دهند. نئوکلاسیکها بر این باورند که میتوان دربارۀ رویدادهای اقتصادی، فرضیههای سنجشپذیر تولید کرد. سپس از شواهد تجربی استفاده کرد تا دریافت کدام فرضیه بهتر عمل میکند.
نظریهها و مفاهیم اساسی در اقتصاد خرد کدام هستند؟
برای مطالعۀ اقتصاد خرد لازم است به چندین مفهوم کلیدی توجه کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
انگیزهها و رفتارها: واکنش بازیگران اقتصاد، افراد حقیقی یا شرکتها، در موقعیتهایی که با آنها مواجه میشوند چیست؟
نظریۀ مطلوبیتگرایی یا utilization: مصرفکنندگان، کالاهایی خریده و مصرف میکنند که برایشان حداکثر فایده را داشته باشد و باعث شادیشان شود. البته برای خرجکردن به محدودیت درآمدی خود نیز توجه میکنند.
نظریۀ تولید: دربارۀ تولید یا فرآیند تبدیل ورودی به خروجی بحث میکند. تولیدکنندگان به دنبال انتخابِ ترکیبی از ورودیها و روشهای ترکیبی هستند که هزینۀ آنها را به حداقل و سودشان را به حداکثر برساند و توضیح میدهد که چگونه کسبوکارها برای مقدار مواد خام استفادهشده و مقدار اقلام تولید و مقدار فروش تصمیم میگیرند، همچنین بین کمیت کالاها و عوامل تولید از یک سو و قیمت کالاها و عوامل تولید از سوی دیگر رابطه تعریف میکند.
نظریۀ قیمت: تئوری قیمت با تئوری عرضه و تقاضا که قیمت کالاها و خدمات را در بازار رقابتی تعیین میکند در تعامل است. این تئوری که از مباحث مهم اقتصاد خرد است، در یک بازار رقابتی برای رسیدن به تعادل اقتصادی تلاش میکند. به این معنا که که قیمت مورد نیاز مصرفکنندگان همان قیمتی است که تولیدکنندگان ارائه میکنند.
نظریۀ تقاضای مصرفکننده: طبق تئوری تقاضای مصرفکننده، مصرف کالا و خدمات مرتبط است با هزینهای که بابتش پرداخت میشود. مصرفکنندگان ازاینطریق برای تعادل بین هزینهها و اولویتها و بهشرط بهینهسازی مطلوبیت، راهی فراهم میکنند.
نظریۀ ارزش ورودی تولید: بر اساس تئوری ارزش ورودی تولید، قیمت هر کالا یا محصول بر اساس تعداد منابع صرفشده برای ایجاد آن تعیین میشود. هزینه ممکن است شامل چندین عامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار) و مالیات باشد. فناوری ممکن است بهعنوان سرمایۀ در گردش (در کالاهای واسطهای) یا سرمایۀ ثابت (در کارخانۀ صنعتی) در نظر گرفته شود.
نظریۀ هزینهفرصت: بر اساس تئوری هزینهفرصت با انتخاب فرد معینی برای شراکت، فرصت شراکت با فردی دیگری از دست میرود. در هر لحظه، ما با انتخاب هر گزینه با هزینهفرصت مواجه میشویم. ازآنجاییکه بهصورت روزانه در حال انتخاب هستیم، دائماً با مبادله (Trade-Off) سروکار خواهیم داشت. درواقع، باید گزینۀ مطلوبی را از دست بدهیم تا به گزینۀ مطلوبتری دست پیدا کنیم. هزینهفرصت یک منبع، بهمعنای ارزشِ بهترین جانشینِ آن منبع است.
مدلهای اقتصاد خرد
۱. عرضه و تقاضا
مدل عرضه و تقاضای اقتصاد خرد، رابطۀ بین کمیت کالا یا خدماتی که تولیدکنندگان تمایل دارند به تولید و فروشش با قیمتهای مختلف را با مقدار تمایل مصرفکنندگان به خرید با چنین قیمتهایی توضیح میدهد. در اقتصاد بازار قیمت و کمیت، معیارهای اساسی برای سنجش کالاهای تولیدشده و مبادلهشده در نظر گرفته میشوند. برای روشن شدن مطلب، تعاریف اساسی این مدل را در ادامه عنوان میکنیم.
تقاضا: به مقدار محصول یا خدماتی گفته میشود که مصرفکنندگان به خرید در سطح قیمتی خاص مایل هستند. مقدار تقاضای مصرفکنندگان نیز به توانایی پرداخت آنها بستگی دارد.
عرضه: به مقدار محصول یا خدماتی اطلاق میشود که تولیدکنندگان به فروش در سطح قیمتی خاص مایل هستند. علاوهبراین، چون شرکتها به دنبال به حداکثر رساندن سود خود هستند؛ اگر بتوانند کالاها را با قیمتهای بیشتر بفروشند، مقدار بیشتری از محصولات را تولید و عرضه میکنند.
قانون عرضه و تقاضا
در اقتصاد خرد، قانون تقاضا بیان میکند که مقدار کالاهای تقاضاشدۀ مصرفکنندگان عکس قیمت کالاها تغییر میکند و سایر عوامل ثابت هستند. این بدان معناست که اگر قیمت کالایی افزایش یابد، تقاضا برای آن کالا کاهش خواهد یافت. قانون عرضه بیان میکند که افزایش قیمت کالا منجر به افزایش عرضه میشود و بالعکس با ثابت بودن سایر عوامل، تولیدکنندگان در هنگام افزایش قیمت سعی میکنند با افزایش مقدار تولید، سود خود را به حداکثر برسانند.
نقطۀ تلاقی منحنی تقاضا و منحنی عرضه را نقطۀ تعادل مینامند. در نقطۀ تعادل، قیمت و مقدار به ترتیب بهعنوان قیمت تعادلی (*P) و مقدار تعادلی (*Q) شناخته میشوند. به سبب تغییر در هر یک از عوامل اقتصادی یا مصرفی، بازار از نقطۀ تعادل فاصله میگیرد؛ اما اقتصاد بهگونهای رفتار میکند تا بازار را به نقطۀ تعادل بازگرداند.
حال فرض کنید قیمت کالای خاصی کمتر از (*P) باشد، در چنین حالتی تقاضا برای آن کالا افزایش مییابد. مقدار عرضهشده برای تأمین مقدار تقاضا کافی نخواهد بود و در نتیجه تقاضای مازاد یا کمبود کالا خواهیم داشت؛ تولیدکنندگان متوجه خواهند شد که فرصت دارند کالاهایی که دارند را به قیمت بالاتر بفروشند و سود ببرند. در نتیجه، قیمت به سمت تعادل افزایش خواهد یافت.
به همین ترتیب، اگر قیمت یک کالا بیشتر از (*P) افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش مییابد و در قیمت جدید، مقدار عرضهشده بیشتر از مقدار تقاضاست که منجر به عرضۀ مازاد یا مازاد کالا میشود. تولیدکنندگان در نهایت شروع به فروش با قیمتهای پایینتر میکنند که باعث افزایش تقاضا میشود و بازار به سمت نقطۀ تعادل حرکت میکند.
مدل عرضه و تقاضا فرض میکند بازارها کامل هستند. بهاینمعنا که تعداد زیادی خریدار و فروشنده در بازار وجود دارد و هیچکدام نمیتوانند تأثیر چشمگیری بر قیمت محصولات و خدمات داشته باشند؛ اما در موارد واقعی، زمانی که خریدار یا فروشنده قیمتها را کنترل میکند، این اصل شکست میخورد.
۲. رقابت کامل
ساختار بازاری است که در آن شرکتهای کوچک متعددی با یکدیگر رقابت میکنند. عرضه و تقاضا تعیینکنندۀ مقدار کالاهای تولیدشده و قیمت بازار است. شرکتها نمیتوانند بر قیمتها تأثیر بگذارند و کالاهای تولیدی همۀ شرکتها یکسان هستند.
۳. انحصار
در ساختار بازار انحصاری، یک شرکت واحد وجود دارد که عرضه را در کل بازار کنترل میکند. ازآنجاییکه هیچ جایگزینی وجود ندارد، شرکت مقدار عرضه را کاهش و قیمت را افزایش میدهد و سود بیشتری به دست میآورد.
۴. انحصار چندگانه
چند شرکت در یک انحصار، کل بازار را کنترل میکنند. شرکتها میتوانند برای افزایش قیمتها و کسب سود بیشتر با یکدیگر رقابت یا همکاری (تبانی – Collusion) کنند.
۵. مونوپسونی
مونوپسونی زمانی است که فقط یک خریدار تقاضای کالاها را کنترل کند، درحالیکه فروشندگان بسیاری در بازار وجود دارند.
۶. الیگوپسونی
الیگوپسونی زمانی است که تعداد خریداران کم بوده اما فروشندگان فراوان هستند. در چنین بازاری برخلاف انحصار چندگانه که فروشندگان، بازار را کنترل میکنند، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان اعمال میکنند.
تفاوتهای اقتصاد خرد و اقتصاد کلان – اقتصاد خرد در مقابل اقتصاد کلان
اقتصاد خرد دربارۀ بازارهای کالا، کار و سرمایه با تمرکز بر رفتار افراد، خانوار، بنگاهها و سایر سازمانهای تشکیلدهندۀ یک اقتصاد مطالعه میکند؛ در مقابل اقتصاد خرد، اقتصاد کلان برآیند و تعامل بین بازارهای گوناگون را بررسی میکند و سؤالات مربوط به کل اقتصاد، مانند تقاضای کل، پیشبینی تولید ناخالص داخلی، یا پیشبینی نرخ تورم در حوزه اقتصاد کلان قرار دارند. مثلاً اقتصاد کلان به ما میگوید برای تولید ناخالص داخلی آلمان در سال ۲۰۲۵ ممکن است چه اتفاقی بیفتد.
به عبارت دیگر، اقتصاد کلان بر شرایط اقتصادی کل تمرکز دارد. مانند تحلیل محیطی که یک کسبوکار در آن فعالیت میکند؛ اما تمرکز اقتصاد خرد بر نیروهای اقتصادی مؤثر بر تصمیمهای اتخاذشدۀ مصرفکنندگان، شرکتها و صنایع فردی است.
اقتصاد خرد به الگوهای رفتاریِ کوچکترین عوامل اقتصادی تصمیمگیر و مستقل میپردازد. نشان میدهد که چگونه تخصیص منابع، تولید کالاها، تعیین قیمت و… تحت تأثیر تصمیمهای مستقل مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و سایر عوامل اقتصادی قرار میگیرد. اقتصاد خرد فرآیند تصمیمگیری عوامل اقتصادی مختلف را تحت مفروضات رفتاریِ مختلف تجزیهوتحلیل میکند.
چند نمونه از موضوعات اقتصاد خرد عبارت است از: مصرفکنندگان، خانوارها، شرکتهای تولیدی، بازارهای محصولات و نهادهها. اقتصاد خرد دربارۀ رفتار کوچکترین واحدهای تصمیمگیری مستقل همچنین از تعاملات عوامل مختلف اقتصادی نیز بحث میکند.
چنانچه گفته شد، اقتصاد کلان دربارهی متغیرهای کل پیش روی اقتصاد است. تولید ناخالص ملی (GNP)، سطح اشتغال کل، سطح عمومی قیمتها، نرخ رشد اقتصاد و… میباشد.
مباحث اقتصاد کلان کاملاً متمایز از مباحث اقتصاد خرد است. بهعنوانمثال، اقتصاد کلان نشان میدهد چگونه سطوح تعادل درآمد و مصرف اقتصاد تعیین میشود؛ درحالیکه اقتصاد خرد سطوح حداکثر مطلوبیت کالاهای مصرفی را تعیین میکند. اقتصاد خرد دربارۀ تعیین قیمت نسبی کالاها و خدمات بحث میکند؛ اما اقتصاد کلان تعیین سطح عمومی قیمت در اقتصاد را بررسی میکند. فرضیات دو شاخۀ اقتصاد نیز باهم متفاوت هستند. اقتصاد خرد وقتی قیمت یک کالا را توضیح میدهد، قیمت کالاها و خدمات دیگر را ثابت نگه میدارد؛ اما اقتصاد کلان زمانی که تعیین سطح عمومی قیمتها را توضیح میدهد، فرض میکند که قیمتهای نسبی قبلاً تعیین شده است.
در برخی موارد، مرزهای اقتصاد خرد و کلان باهم تداخل دارند: بهعنوانمثال، یکی از مباحث اقتصاد خرد، تحلیل تعادل عمومی است که تعادلِ همزمانِ همۀ مصرفکنندگان و شرکتهای تولیدی را نشان میدهد؛ اما اقتصاد کلان عوامل تعیینکننده و عملکرد بازار اوراق قرضه، بازار کار و… را بهطور جداگانه تجزیهوتحلیل میکند.
در نهایت، باید توجه کرد که مقادیر متغیرهای کلان اقتصادی با مجموع متغیرهای اقتصاد خرد برابری نمیکند. اگر بتوان با افزودن متغیرهای اقتصاد خرد، متغیرهای کلان اقتصادی ایجاد کرد، مطالعۀ اقتصاد کلان ضروری و جالب نخواهد بود. میتوان ادعا کرد که این دو نوع متغیر کاملاً متمایز هستند. بهعنوانمثال، بختآزمایی را در نظر بگیرید که فردی برندۀ جایزۀ قرعهکشی چهارصد دلاری میشود. شکی نیست که درآمد فرد برنده افزایش یافته است؛ اما درآمد ملی بهدلیل افزایش درآمد شخصی افزایش نیافته است. بهعبارتدیگر، درآمد ملی در این زمینه منعکسکنندۀ افزایش درآمد شخصی نیست.
سخن پایانی
اقتصاد خرد رفتار تصمیمگیرندگان فردی، شرکتها و خانوارها را مطالعه میکند، درحالیکه اقتصاد کلان به مطالعۀ مفاهیم کل، تورم، بیکاری، نرخ بهره، نرخ ارز و… میپردازد.
اقتصاددانانی که به اقتصاد خرد میپردازند، عملکرد بازارها، صنایع و رفتار افراد را تحلیل میکنند.
دو فرض کلیدی در تئوری اقتصادی شرکتها وجود دارد که باید قبل از بررسی قیمتگذاری و تصمیمگیری خروجی در چهار نوع بازار بررسی کنید:
چنانچه گفته شد، هدف اصلی بنگاه حداکثر کردن سود در کوتاهمدت است؛ اما سودهای کوتاهمدتی فراوان ممکن است باعث ورود رقبا شود تا بازار رقابتیتری را برای شرکتها در اواخر دورۀ برنامهریزی ایجاد کند. انحصارچندگانه جزو اینگونه شرکتها نیست؛ چون آنجا افق زمانی معمولاً فراتر از کوتاهمدت است.
در تجزیه و تحلیل سود کوتاهمدتِ یک شرکت، نظریۀ اقتصادی شرکت چنین فرض میکند که مدیران باید به سه سؤال اساسی بپردازند:
۱. آیا این تجارت باید در شرکت ما باشد؟ یعنی حتماً باید این محصول خاص را بفروشیم؟
۲. اگر چنین است، چقدر باید تولید کنیم؟
۳. اگر بتوانیم قیمت را تعیین کنیم چه قیمتی باید باشد؟
آن شرکتهایی که در بازارهای کاملاً رقابتی فعالیت میکنند نمیتوانند خود، قیمت را تعیین کنند. بنابراین، این سؤال برای آنها صدق نمیکند.
درخواست مشاوره
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این دوره درخواست مشاوره خود را ارسال کنید و یا با ما در تماس باشید.
درخواست مشاورهدوره های مرتبط
اقتصاد خرد (۲)
در این دوره چه مواردی آموزش داده می شود؟ نیروهای بازار عرضه و تقاضا کشش و کاربرد آن عرضه، تقاضا…
اقتصاد خرد (۱)
در این دوره چه مواردی آموزش داده می شود؟ ده اصل اقتصـاد تفکر مانند یک اقتصاددان وابستگی متقابل و دستاوردهای…
اقتصاد کلان | دوره جامع اقتصاد کلان
در این دوره چه مواردی آموزش داده می شود؟ دوره جامع اقتصاد کلان شامل: دوره اقتصاد کلان مقدماتی: ۴۵ ساعت ویدئوی…
تحلیل بنیادی | دوره جامع تحلیل بنیادی
در این دوره چه مواردی آموزش داده می شود؟ دوره جامع تحلیل بنیادی سهام شامل: دوره فیلتر نویسی بنیادی: ۳…
ثروت آفرینی | دوره جامع ثروت آفرینی
دوره جامع اصول سرمایه گذاری و ثروت آفرینی این روزها موضوع که همه به دنبال آن هستند اصول سرمایه گزاری و…
بازارهای پولی جهان | دوره جامع پول
دوره جامع سیاست پولی مدرن از مهمترین اهداف سیاستهای کلان اقتصادی بطوراعم و سیاستهای پولی، ثبات قیمتها، رشد اقتصادی و…
chat_bubble_outlineنظرات
قوانین ثبت دیدگاه
۴,۷۹۶,۰۰۰ تومان ۴,۳۱۶,۰۰۰ تومان

reyhaneahmadi( دانشجوی دوره )
جناب دکتر از دانشجو شما بودن به خودم افتخار میکنم. ممنون از اینکه اطلاعات گرانبهای خودتون رو در اختیار دیگران هم میگذارید و همچنین با آموزش هاتون به آگاهسازی نزدیک میکنید
Amir( دانشجوی دوره )
یکی از بهترین دوره ها، با تدریس و تحلیل های استاد عزیز نسبت به تصمیمات اقتصادی کشور و عواقب آنها آگاه می شیم. به همه ی دوستانی که علاقه مند هستند توصیه می کنم حتماا شرکت کنند
esspr259
دوره های اقتصاد کلان ۱ تا ۸ ، اقتصاد خرد ۱ تا ۴ ، آشنایی با سیاست ها و بازارهای پولی جهانی رو شرکت کردم مطالب به طور کامل بیان می شه . همچنین مثال های بسیار ملموسی از نتایج عدم توجه به علوم اقتصادی در ایران ارائه می شه که با دونستن اونا می تونیم نتایج تصمیم گیری سیاست گذار رو تا حد زیادی پیش بینی کنیم .
Mkeikha90
واقعا دروس جناب سعدوندی و نکاتی که در کلاسها مطرح میشه در هر جایی نمیشه به این سهولت دریافت کرد. کاش این حرکتی که آغاز کردند ادامه داشته باشه و از نعمت وجود ایشون بهرهمند بشیم همه ما
taha1355
من اين دوره را شركت كردم ، به من ديد بسيار خوبي داد، به همه دوستاني كه تمايل به يادگيري دارند توصيه مي كنم دوره ها را شركت كنند