مشکل اقتصاد ایران کجاست؟
مشکل اقتصاد ایران در چیست؟
علی سعدوندی اقتصاددان در مصاحبه با فرارو درباره اولویت های مشکل اقتصاد ایران کشور اینگونه بیان کرد: اولین و مهم ترین معضل اقتصاد کشور، تورم می باشد. چون تورم مانع رشد فعالیتهای اقتصادی خواهد بود و اطمینان را در اقتصاد از بین خواهد برد. همین طور باعث رشد نابرابری خواهد بود. همین افزایش نابرابری بر بازار ارز تاثیرگذار است و شرایط التهاب تورمی ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین الان اولین معضل اقتصاد کشور، تورم می باشد.
برای از بین بردن تورم باید با رشد نقدینگی مبارزه نماییم
وی خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم با تورم مقابله نماییم باید با رشد نقدینگی مبارزه داشته باشیم. و جلوی رشد بیش از حد نقدینگی گرفته شود. برای این کار دو مسئله اساسی باید مدنظر قرار گرفته شود. در درازمدت باید درآمدهای دولت افزایش یابد و کسری بودجه دولت از بین رود و به یک بودجه متعادل دست پیدا کنیم و در کوتاه مدت کسری بودجه فقط و فقط از طریق اوراق تامین گردد.
او اضافه نمود: بخش بزرگی از نقدینگی توسط بانکهای تجاری ساخته می شود و در اختیار افرادی قرار می گیرد که این افراد متاسفانه بازپرداخت تسهیلات خود انجام نمی دهند؛ بنابراین باید نظارت خیلی زیادی بر کل نظام بانکی صورت انجام بگیرد و نهادهای جدید نظارتی ساخته شوند.
در ویکی پدیا در مورد اقتصاد بیشتر بخوانید.
اصلی ترین عامل بیکاری و رکود در کشور و مشکلات اقتصادی ایران
این اقتصاددان بیان کرد: اما کم شدن تورم فقط برای اقتصاد کافی نخواهد بود و رشد اقتصادی هم باید افزایش یابد. متأسفانه اصلی ترین عامل بیکاری و رکود در کشور، معضل مجوزها می باشد. یعنی ما خودمان باعث شدیم تا رشد اقتصادی را طی نکنیم. همین نداشتن رشد اقتصادی باعث به وجود آمدن تورم بالاتر میشود . باید معضل مجوزها به صورت جدی برای همیشه رفع گردد. اما اینکه چه زمانی باید این اتفاق بیفتد معلوم نخواهد بود. فعلاً که عزم بالایی در زمینه حل معضل مجوزها در کشور را نمی بینیم. حتی مقرراتزدایی در کشور انجام نمیگردد. و بر تورم مقرراتی ظرف سالهای گذشته افزوده گردیده؛ بنابراین اگر معضل مجوزها رفع گردد. و برای رفع تورم هم راهکارهایی جدی در نظر گرفته. من امیدوارم که رشد اقتصادی ما به تدریج روند رو به افزایشی قرار بگیرد. در این صورت، بسیاری از معضلات اقتصادی ما حل می شود.
با بازگشت درآمدهای نفتی، مجدداً تورم بالا می رود
وی در پاسخ به این پرسش که رفع تحریمها در شرایط فعلی خواهد توانست یک اولویت تلقی گردد و کمکی به بهبود شرایط خواهد کرد بیان نمود: من اینطور تفکری ندارم. چون روشی که ما با دنیا تعامل کرده ایم یک روش مخرب برای خودمان می باشد. پنجاه سال شده درآمدهای نفتی را صرف ایجاد بیماری هلندی و تورم در اقتصاد کشور نموده ایم؛ بنابراین به محض اینکه درآمدهای نفتی بازگشت داشته باشد مجدداً تورم افزایشی می شود یا اینکه کالاهای خارجی وارد کشور خواهد شد و بخش تولید کشور صدمه زیادی خواهد دید، ولی راهکاری برای این مسئله وجود نخواهد داشت. یکی از آن راهکارها یک بسته است. که باید با هم انجام گردد. و یکی از محورهای آن، تفکیک بودجه ارزی و ریالی خواهد بود. اما متأسفانه تا به الان این طور بوده که درآمد مازاد ارزی به ضرر اقتصاد کشور شده.
او خاطر نشان کرد: بهعنوان نمونه ما چندکیلومتر راهآهن مدرن نداریم، اما در تمام این سالها سعی داشته ایم که درآمد حاصل از فروش نفت را صرف واردات خوراک دام و طیور و روغن نباتی بکنیم. همین موضوع باعثه تا صنایع روغن کشی و تولید خوراک دام و طیور در کشور رشد نداشته و سرکوب گردد. تا وقتیکه این شرایط مانند گذشته موجود باشد امیدی نخواهد بود که با برداشتن تحریمها اقتصاد کشور وضعیت بهتری داشته باشد. حتی انتظار خواهد رفت که وضعیت بدتر هم بشه. چنانچه وقتی برجام امضا بشود به صورت ظاهری نرخ رشد اقتصادی چند درصدی رشد کرده است، ولی برای مردم توضیح ندادند که این نرخ رشد اقتصادی دوازده درصدی فقط و فقط به خاطر افزایش فروش نفت بوده. واقعیتی که اتفاق افتاد این بود که افزایش فروش نفت به ضرر اقتصاد شد و ما متأسفانه هیچ سودی از برجام نبردیم.
فقط دلیل مشکلات اقتصادی ایران تحریم نخواهد بود
سعدوندی تأکید نمود: تا زمانی که مکانیسمهای داخلی اقتصاد مثل معضل انحصارات و مجوزها و پولسازی کسری بودجه و تبدیل درآمد نفت به تورم ادامه داشته باشد امیدی نخواهد بود که با لغو تحریمها وضعیت ما بهتر گردد. من معتقدم با دنیا باید بهترین رابطه را طی کنیم، اما در نهایت این تحریمها نیست که مشکلات اقتصادی ما را ایجاد نموده، بلکه طرز فکر کل جامعه ایرانیِ داخل و خارج کشور عامل اصلی معضلات اقتصادی بوده. چه افرادی که در مصدر امور بوده اند، چه افرادی که منتقد دولت اند و چه اپوزیسیون خارج از کشور. همه اینها طرز فکر مشابهی درباره اقتصاد کشور خواهند داشت. که این طرز فکر بسیار مخرب می باشد و از زمان هویدا تا امروز هم ادامه داشته است. همچنین پولسازی کسری بودجه و نقش تخریبی درآمد نفتی سالیان سال می باشد که ادامه دارد.
برخوردهای قیمتگذاری و تعزیراتی که از زمان هویدا شروع و هنوز هم است. این یعنی جامعه ایرانی با این طرز تفکر اداره اقتصاد کشور اداره می شود. و به این اعتقاد دارد. اما این طرز فکر بسیار بد است.
او اضافه کرد: اگر در داخل قوی بودیم. اصلاً اعمال مهم نبود. و تحریمها مؤثر نمی بود. چرا ما تحریمیم؟ چون ضعیفیم. چون بنیه اقتصادی ما ضعیفه. چرا بنیه اقتصادی ما ضعیفه ؟ یک دلیلش سیاست های مخربی مانند ارز ۴۲۰۰ تومانی می باشد، آن قدر این مسئله به اقتصاد کشور صدمه وارد کرده که به باور من کم از تحریمها نبوده. اما مقامات و صاحبان قدرت در این کشور به دنبال رانتپاشی می باشد. و بعد فساد خواهد بود که اتفاق میافتد و البته برخی افراد از این مسائل موجود منتفع خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید