لبه معاملاتی چیست؟
لبه معاملاتی چیست؟
زمانی که دیکشنری را باز میکنید و دنبال معنی اِج (Edge) میگردید ترجمه هایی، چون لبه، حاشیه امن، مزیت و برتری را خواهید یافت. در بازار بورس لبه معاملاتی به معنای امکان وقوع بیشتر یک پیشامد نسبت به دیگر پیشامد است. به این یعنی که به شرایطی می گویندکه با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن میباشد (وقوع یک معامله موفق). به بیان سادهتر همان استراتژی و روش معاملاتی یک معامله گر میباشد که احتمال بالایی در سود گرفتن از معاملات به شما میدهد. در تصویر زیر معنای واقعی اِج را مشاهده میکنید.
چرا به لبه در معاملات نیاز داریم؟
تمام افرادی که به عنوان سرمایه گذار وارد بورس میشوند، به دنبال کسب سود هستند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط تنگاتنگ دارد. بنابراین نمیتوانید انتظار داشته باشید که به صرف توانایی تحلیل سهام و بازار معامله گری موفق خواهید بود.
حرفه ای ها در این بازار سرمایه از روش های مخصوص به خود استفاده میکنند. روش های که با بررسی شرایط به آن رسیدهاند.
لبه در معامله، استراتژی مورد بحث ما میباشد. درواقع این که بتوانید بسته به شرایط بازار و سهام موردنظر انتخاب درستی انجام دهید در گرو لبه است. بسیار مهم است که پس از یافتن متد مناسب خود به کوچک ترین تغییری در بازار آن را تغییر ندهید. درواقع باید شخصیت خود و فاکتورهای روانشناسی شخصیت را در انتخاب استراتژی اعمال نمایید.
نیازمندی های یک لبه معاملاتی چیست؟
در اینترنت مطالب زیادی در مورد معامله موفق و چگونگی آن نوشته شده است. اما اکثر معاملهگران برداشت نادرستی دارند از اینکه واقعا لبه معاملاتی چیست و چگونه میتوان آن را بدست آورد؟
در دنیای بازار های سرمایه، معامله با شانس موفقیت بالا به این معنی است که معاملهگر راهی داشته باشد تا بتواند موقعیت های مناسبی را پیدا کند تا در دراز مدت نتیجه مثبتی از معاملاتش به دست آورد. پس معاملهگر موفق معاملهگری است که روشی را برای معاملات موفق در بازارهای مالی بدست آورده و گسترش داده باشد.
موفقیت در معاملهگری به این معنی نیست که معاملهگر باید از همه معاملاتش با موفقیت بیرون آید، بلکه به این معنی است که در دراز مدت معاملات سودش باید نسبت به معاملات ضررش برتری داشته باشد تا برآیند مثبتی ایجاد کند.
مولفههای اصلی یک لبه معاملاتی چیست؟
اشتباه دیگری که بسیاری از معاملهگران انجام میدهند این است که فکر میکنند فقط باید بتوانند نقاط ورود را شناسایی نمایند. صرف تمرکز روی روشهای ورود ایرادی است که بین معاملهگران بسیار رایج میباشد. معاملهگری که از اهمیت دیگر مولفههای معاملهگری غفلت میکند، قطعا نتایج مطلوبی را تجربه نخواهد کرد. برای اینکه معاملهگر موفق و پایداری باشیم، باید نکات زیر را در نظر داشته باشیم:
چه زمان هایی معامله میکنید؟ با چه بازارهایی آشنایی بیشتری دارید؟ معاملهگری در چه تایم فریم هایی برای شما مناسب است؟ یک معامله کامل از نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟ قبل از اینکه وارد معامله شوید چه کارهایی باید انجام دهید؟
چه وقتهایی معامله نمیکنید؟ معاملهگران حرفهای این واقعیت را میدانند که حفاظت از سرمایه اولیه از اولویتهای معاملهگری میباشد. خروج از پوزیشن های غیرمطمئن برای معامله همانقدر اهمیت دارد که بدانیم چه وقت باید معامله نماییم.
با معامله خود چه کنیم؟ بیشتر معاملهگران وقتی در پوزیشن هستند، نمیدانند باید چه کار کنند. یک معاملهگر موفق، به درستی میداند که چه طور از موقعیتهای خود مراقلت نماید به گونهای که گاه «stop loss» خود را با تغییر میدهد. گاه خیلی زود با ضرر پوزیشن را بسته و گاه معامله را ادامه میدهد تا به نحو احسن از آن خارج شود. یک معاملهگر موفق هیچ گاه معامله را به حال خود رها نمیکند تا بخت و اقبال برای او تصمیم بگیرد. او برای همه سناریوهایی که ممکن است پیش آید، برنامه ریزی خاصی دارد.
چطور دریابیم که معاملهگر موفقی هستیم یا نه؟
تعیین اینکه بدانید معاملهگر موفقی هستید یا خیر، به این آسانی که به نظر میرسد نمیباشد. شاید بعضی مواقع این مطالب را خوانده باشید که باید نتایج مثبت استراتژی خودتان را با شرایط معاملهگری در محیط آزمایشی تست نمایید. با این وضعیت، نتایج دمو و همچنین نتایج واقعی، با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. زمانی که در محیط آزمایشی مخصوصا جهت تست استراتژی کار مینمایید، میتوانید تایم فریم خود را تغییر دهید(تایم خود را کم یا زیاد کنید.). به همین خاطر این شرایط مناسبی برای تست و راستی آزمایی استراتژی شما نمیباشد.
خود در گذشته را تکرار نمایید. به علاوه، وقتی شما از استراتژیهای غیرسیستماتیک استفاده مینمایید، رسیدن به موفقیت بیشتر طول خواهد کشید.
بیشتر بخوانبد: تغییر کارگزار ناظر به چه صورت انجام میشود؟
لبه معاملاتی موقت چیست؟
بازارهای سرمایه همیشه در حال تغییر میباشند. این تغییرات باعث از بین رفتن لبه ها میشوند که بازار را از آنچه هست پیچیده تر مینماید. ترفند استفاده از این لبه های موقت این است که، تا زمانی که جمعیت افزایش پیدا نکرده با حداکثر توان از آن ها استفاده نمایید.
سپس با افزایش جمعیت آن را کنار گذاشته و فقط وقتی که سایرین به اشتباه از آن استفاده میکنند، به آن لبه برگردید.
چگونه لبه معاملاتی انتخاب کنیم؟
در ابتدا باید این موضوع را بدانید، لبه ای خوب است که حداقل نرخ ریسک به ریوارد ۱ به ۲ داشته باشد. یعنی اینکه بتوان در بدترین شرایط به میزان دو برابر سرمایه اولیه سود کرد. درواقع هدف از انتخاب لبه معاملاتی نیز همین میباشد. لبه قرار است سرمایه گذاری را سودآورتر نماید.
میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع سیاست گذاری پولی مدرن مراجعه نمایید.
بنابراین باید در انتخاب آن بی نهایت دقت نمود. برای انتخاب یک لبه معاملاتی خوب، باید مراحل زیر را طی کنیم.
-
معامله کردن را بیاموزید
برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه معامله کنید و مهارت های خود را بهبود ببخشید. نحوه ثبت سفارش، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام، حجم معاملات خود، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره را بیاموزید.
-
فاکتورهای لازم معامله را بشناسید
این کار بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات، صرف نظر از استراتژی هایی است که پیش میگیرید. برخی از فاکتورهایی که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از: زمان خروج از معامله، زمان بازگشت به سهام، الگوها، محدوده ها و سایر عوامل مؤثر در معامله.
-
بر فاکتورهای انتخابی خود مسلط شوید
پس از آنکه از انتخاب خود مطمئن شدید، وقت تسلط معامله گر است. این امر با کاهش تصمیمات و نابودی بی نظمی به ایجاد تمرکز و شفافیت در ذهن شما کمک میکند. شما میتوانید این کار را با نوشتن معاملات روی کاغذ، بازبینی نتایج و یادگیری توسعه بخشی، در کنار درک این موضوع که روش انتخابی برای کدام بازار مناسب است، انجام دهید.
پس از آن که بر تنظیمات خود مسلط شدید و یک دوره طولانی سودآوری مداوم داشتید، میتوانید فاکتورهای بیشتری را به لبه معاملاتی خود اضافه نمایید.
چه استراتژی های بدون لبه هستند؟
با یک بررسی ساده میتوانید دریابید که آیا استراتژی شما لبه معاملاتی دارد یا خیر. در ابتدا باید روش هایی که معمولاً برای انجام معامله استفاده میکنید را لیست کنید. سپس باید مشخص کنید که هریک را از چه منبعی فرا گرفتهاید از قبیل کتاب ها، وب سایت ها و… .
پس از آن باید ببینید که چه تعدادی از فعالان بازار در زمان مشابه از این روش ها استفاده میکنند. به کمک این خود اظهاری، بسیاری معامله گران میفهمند که سایرین نیز از همین استراتژیها بهره میبرند. در نتیجه دو دلیل وجود دارد، که وقتی جزئی کوچک از این گروه بزرگ هستید، چرا سود خوبی به دست نمیآورید.
- همگی بر سر یک چیز در حال رقابت میباشید.
- معامله گران با اشراف بر مسئله کمبود نقدینگی، از استراتژیهای غارتگرانه برای خارج کردن ضعیفترها از رقابت استفاده میکنند.
تعداد فراوان سرمایه گذاران، باعث از بین رفتن لبه ای که در ابتدا به خوبی کار میکرد میشود. البته این معنا را نمیدهد که آموزه های خود را که زمان زیادی را که صرف یادگیری آن کردید دور بریزید.
سخن آخر
لبه معاملاتی هر شخص، فوت کوزه گری خاص او میباشد. بنابراین فرمول خود را فقط برای خود نگهدارید. شاید تنها با استفاده از لبه به سودآوری پایدار نرسید، اما راه بسیار راحت تری پیش رو خواهید داشت و در مسیر درست گام بر مییدارید.
اصول کار، درک چرایی نیاز به لبه در بازار و چگونگی انتخاب آن میباشد. البته لبه به تنهایی کافی نیست. پس از انتخاب استراتژی مناسب، باید از شاخص های مختلف بازار نیز برای داشتن معامله ای سودآور استفاده نمایید.
در نهایت باید گفت، برای آن که معامله ای موفق داشته باشید، در کنار لبه مناسب باید توانایی مدیریت ریسک و میزان بسیار خوبی شکیبایی داشته باشید. همراه شدن با سیل هیجانات شما را به موفقیت نخواهد رساند. بنابراین بهترین راهکار تمرکز روی لبه و سعی بر بهبود آن است.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد بازار بورس می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
دیدگاهتان را بنویسید